رونق فناوری و هوش مصنوعی کشورهای بریکس: شکل‌دهی به آینده اقتصادهای نوظهور

در دنیای پرشتاب امروز، کشورهای بریکس در نقطه عطفی قرار دارند. ظهور هوش مصنوعی مولد، فرصتی بی‌سابقه برای تقویت انتشار دانش و برآوردن نیازهای پویای صنایع مختلف فراهم می‌کند. برای بهره‌گیری از این فرصت، کشورهای بریکس برای به اشتراک گذاشتن تجربیات گرد هم می‌آیند.

انتظار می‌رود در سال 2024، این کشورها به سرمایه‌گذاری در حوزه‌های کلیدی فناوری و ترویج نوآوری در هوش مصنوعی ادامه دهند.

برای همکاری در توسعه فناوری، کشورهای بریکس یک گروه کاری مشترک در زمینه فناوری دیجیتال و هوش مصنوعی ایجاد کرده‌اند تا پروژه‌های مشترکی را توسعه داده و دانش را به اشتراک بگذارند.

کشورهای بریکس همچنین برای توسعه یک سیستم تشخیص چهره مشترک و یک شبکه اشتراک‌گذاری داده‌های فرامرزی با یکدیگر همکاری می‌کنند. چارچوب نظارتی در حال ساده‌سازی است و سرمایه‌گذاری‌هایی در آموزش و تحقیقات برای حمایت از استارت‌آپ‌های هوش مصنوعی انجام می‌شود.

توسعه فناوری و هوش مصنوعی در کشورهای بریکس

اعضای بریکس شامل کشورهایی با سطوح مختلف توسعه فناوری هستند. با این حال، هر کشور بریکس در زمینه‌های مختلف در حال پیشرفت فناوری است.

 

 

پاول تودور جونز نگران است که از دست دادن مشاغل هوش مصنوعی، شکاف اجتماعی را بدتر کند.

رئیس شرکت هوش مصنوعی آمریکایی نسبت به بیکاری گسترده ناشی از پیشرفت‌های تکنولوژیکی هشدار می‌دهد

جمعه 2025.05.30 (9/3/1404)

مدیرعامل شرکت پیشرو در صنعت درباره از دست دادن شغل ناشی از هوش مصنوعی صحبت می‌کند

(CNN ) سال‌هاست که محققان و اقتصاددانان هشدار داده‌اند که توسعه سریع هوش مصنوعی ((AI باعث از دست رفتن مشاغل گسترده خواهد شد و تأثیر زیادی بر اقتصاد جهانی خواهد داشت. اکنون، این نگرانی‌ها توسط شرکت‌های فعال در این حوزه نیز ابراز می‌شود.

در تاریخ 8خرداد، دالیو آمودی، مدیرعامل شرکت هوش مصنوعی آمریکایی Anthropik، در مصاحبه‌ای با CNN هشدار داد که افزایش بیکاری مرتبط با فناوری هوش مصنوعی زودتر از آنچه رهبران سیاسی و شرکت‌ها انتظار دارند، رخ خواهد داد. او گفت که وضعیت فعلی برای چنین احتمالی آماده نیست.

آمودی در تاریخ 28 به Axios گفت که ابزارهای هوش مصنوعی که توسط شرکت‌هایی مانند Anthropic توسعه داده می‌شوند، می‌توانند نیمی از مشاغل یقه سفید سطح پایین را در یک تا پنج سال آینده حذف کنند و بیکاری را تا 20 درصد افزایش دهند.

شرکت پیشرو در صنعت، آنتروپیک، فناوری هوش مصنوعی را می‌فروشد که می‌تواند تقریباً هفت ساعت در روز کار کند، که قابل مقایسه با یک روز کاری معمولی انسان است. یک نظرسنجی اخیر انجمن جهانی اقتصاد نشان داد که ۴۱٪ از کارفرمایان قصد دارند تا سال ۲۰۳۰ به دلیل اتوماسیون هوش مصنوعی، کارکنان خود را کاهش دهند.

با این حال، برخی از کارشناسان خاطرنشان می‌کنند که هوش مصنوعی وظایف خاصی  و نه کل مشاغل را خودکار خواهد کرد. وظایف بسیار پیچیده هنوز به نیروی کار انسانی نیاز دارند و برخی در مورد جایگزینی هوش مصنوعی در این مرحله تردید دارند.

با این حال، اظهارات آمودی از سوی رئیس یک شرکت بزرگ هوش مصنوعی قابل توجه است. در اینجا خلاصه‌ای از مصاحبه او با CNN آمده است.

مشاغل یقه سفید سطح مبتدی در معرض خطر

آمودی خاطرنشان کرد که هوش مصنوعی می‌تواند وظایفی مانند "خلاصه کردن اسناد، تجزیه و تحلیل منابع متعدد اطلاعات و تدوین گزارش‌ها و نوشتن کد کامپیوتری" را انجام دهد. او گفت که هوش مصنوعی فعلی "به اندازه یک دانشجوی باهوش دانشگاه شایسته است."

او پیش‌بینی کرد که در آینده نزدیک، نیمی از مشاغل یقه سفید سطح مبتدی می‌تواند توسط هوش مصنوعی حذف شود و نرخ بیکاری می‌تواند تا ۲۰٪ افزایش یابد.

اگر شرکت‌ها محصولات خود را در مقیاس وسیع به کار گیرند، شرکت‌های هوش مصنوعی مورد بحث سودهای کلانی به دست خواهند آورد و آمودی آماده است تا بر اساس آن، مالیات بر شرکت‌های هوش مصنوعی را بررسی کند.

اوضاع سریع‌تر از حد انتظار پیش می‌رود.

آمودی گفت: "فکر نمی‌کنم مردم یا سیاستمداران کاملاً از وضعیت آگاه باشند."

ما باید سیاست‌های مناسبی را برای اطمینان از سازگاری مردم آماده کنیم، اما باید اکنون اقدام شود. او تأکید کرد که نمی‌توانیم اجازه دهیم این اتفاق بدون اقدامات لازم رخ دهد.

هوش مصنوعی دیگر فقط یک چت‌بات نیست.

به گفته آمودی، انسان‌ها به زودی باید با هوش مصنوعی‌ای روبرو شوند که در "تقریباً هر کار فکری" از آنها پیشی خواهد گرفت. در نهایت، هیچ انسانی از اتوماسیون توسط هوش مصنوعی در امان نخواهد بود. او خاطرنشان می‌کند که این اتفاق در نهایت، حتی برای مدیرعامل‌هایی مانند خودش، رخ خواهد داد.

اگر این اتفاق واقعاً رخ دهد، آمودی گفت: "ما باید در مورد نحوه نظم دادن به جامعه فکر کنیم."

در حال حاضر، بسیاری از مردم از هوش مصنوعی برای افزایش قابلیت‌های انسانی استفاده می‌کنند. این با اتوماسیون که کاملاً جایگزین انسان می‌شود متفاوت است، اما شکاف بین این دو به سرعت در حال کاهش است. به گفته آمودی، در حال حاضر ۶۰٪ از مردم از هوش مصنوعی برای تقویت قابلیت‌های انسانی و ۴۰٪ از آن برای اتوماسیون استفاده می‌کنند.

انسان‌ها چه کاری می‌توانند انجام دهند

آمودی گفت که یادگیری نحوه استفاده از هوش مصنوعی برای انسان‌ها مهم است.

ما باید یاد بگیریم که چگونه بفهمیم فناوری به کجا می‌رود. اگر آماده باشیم، شانس بسیار بهتری برای سازگاری داریم.

او همچنین اشاره کرد که برای انسان‌ها مهم است که متوجه شوند چه زمانی یک سیستم هوش مصنوعی اشتباه می‌کند و محتوای بی‌معنی تولید می‌کند. او افزود که چنین رفتار هوش مصنوعی باید از دیدگاه انسانی به طور انتقادی بررسی شود.

 

آیا دانشگاه هنوز در عصر ChatGPT هدفی دارد؟

 

هوش مصنوعی ممکن است به عنوان یک ابزار آموزشی قدرتمند عمل کند. صرفاً اجازه دادن به دانشجویان برای برون‌سپاری تکالیفشان، راه حل مناسبی نیست.

۲۷ مه ۲۰۲۵،(6 خرداد1404)

 

خواندن، نوشتن، تکیه بر پیام‌های چت.

برای بسیاری از دانشجویان دانشگاه، این روزها زندگی مثل آب خوردن است. تکالیفی که زمانی نیاز به روزها تحقیق دقیق داشتند، می‌توانند در عرض چند دقیقه انجام شوند. مقالات شسته رفته، بنا به تقاضا، برای هر موضوعی در زیر نور خورشید در دسترس هستند. نیازی به گشت و گذار در دیکنز یا دموستن نیست؛ تمام مطالب مرتبط را می‌توان بلافاصله پس از یک پیام چت‌بات خلاصه کرد.

به دانشگاه در عصر هوش مصنوعی خوش آمدید. همانطور که چندین گزارش اخیر نشان داده‌اند، برون‌سپاری تکالیف به هوش مصنوعی به امری عادی تبدیل شده است. متأسفانه، دانش‌آموزانی که هنوز سخت کار می‌کنند، اغلب در مقایسه با همسالان خود که این کار را نمی‌کنند، بدتر به نظر می‌رسند. اساتید تشخیص کپی تولید شده توسط کامپیوتر از چیز واقعی را تقریباً غیرممکن می‌دانند - و حتی عجیب‌تر اینکه، خودشان شروع به استفاده از هوش مصنوعی برای ارزیابی کار دانش‌آموزان خود کرده‌اند.

این یک وضعیت غیرقابل دفاع است: کامپیوترها مقالات نوشته شده توسط کامپیوترها را تصحیح می‌کنند، دانشجویان و اساتید بی‌هدف فقط مشاهده می‌کنند و والدین سالانه ده‌ها هزار دلار برای این امتیاز پرداخت می‌کنند. در زمانی که دانشگاه از زوایای مختلف مورد حمله قرار می‌گیرد، به نظر می‌رسد که این یک بحران در حال شکل‌گیری است.

گنجاندن هوش مصنوعی در برنامه‌های درسی دانشگاه مطمئناً از بسیاری جهات منطقی است. برخی شواهد نشان می‌دهد که ممکن است تعامل را بهبود بخشد. در حال حاضر، این امر در حال تغییر شرح وظایف در صنایع مختلف است و کارفرمایان به طور فزاینده‌ای انتظار دارند که فارغ التحصیلان در استفاده از آن مهارت معقولی داشته باشند. روی هم رفته، این چیز خوبی خواهد بود زیرا بهره‌وری بهبود می‌یابد و نوآوری شتاب می‌گیرد.

اما بخش عمده‌ای از یادگیری‌های انجام‌شده در دانشگاه، حرفه‌ای نیستند. به‌ویژه علوم انسانی، رسالت والاتری دارند: تشویق به تفکر انتقادی، شکل‌دهی عادات ذهنی، گسترش افق‌های فکری - آشنا کردن دانشجویان با «بهترین چیزهایی که اندیشیده و گفته شده است»، به قول متیو آرنولد. تسلط بر ارسطو یا آکویناس یا آدام اسمیت به چیزی بیش از یک جمله‌ی طولانی نیاز دارد و بسیار ارزشمندتر است.

این صرفاً دغدغه‌ی افراد آماتور نیست. ترکیب دیدگاه‌های رقیب و قضاوت سنجیده؛ ارزیابی یک اثر ادبی و نوشتن یک پاسخ انتقادی؛ درک، با تلاش سخت، مبنای فلسفی ارزش‌های مدرن: چنین مهارت‌هایی نه‌تنها فرد را مستعد استخدام می‌کند، بلکه شخصیت را شکل می‌دهد، دیدگاه می‌دهد و شهروندان شایسته‌ای را تربیت می‌کند. دانش عملی از علوم مدنی و تاریخ ضرری ندارد.

برای مدارس، اولین قدم باید جدی گرفتن باشد. بسیاری از آنها سیاست‌های مبهم یا نامشخصی در مورد هوش مصنوعی دارند؛ به نظر می‌رسد بسیاری امیدوارند که مشکل از بین برود. آنها باید به وضوح بیان کنند که چه زمانی استفاده از چنین ابزارهایی قابل قبول است - در حالت ایده‌آل، تحت راهنمایی استاد و با یک هدف آموزشی روشن - و عواقب سوءاستفاده از آنها چه خواهد بود. سوابق زیادی وجود دارد: به عنوان مثال، نشان داده شده است که کدهای افتخاری، تقلب را کاهش می‌دهند، به ویژه هنگامی که مدارس آنها را جدی می‌گیرند، دانش‌آموزان دقیقاً می‌دانند چه رفتاری غیرمجاز است و تخلفات به درستی مجازات می‌شوند.

گام واضح دیگر، ارزیابی بیشتر در کلاس است. الزام دانش‌آموزان به شرکت در آزمون‌ها با کاغذ و مداد نه تنها باید از تقلب در روز امتحان جلوگیری کند، بلکه انگیزه‌ای در طول ترم برای تسلط بر مطالب نیز ایجاد کند. به همین ترتیب، امتحانات شفاهی. مدارس باید سایر روش‌های خلاقانه و دقیق ارزیابی را با در نظر گرفتن هوش مصنوعی آزمایش کنند. در حالی که همه اینها بدون شک نیاز به کار بیشتر اساتید دارد، آنها باید آن را به طور برجسته‌ای در جهت منافع شخصی خود ببینند.

در دراز مدت، فناوری ممکن است بخشی از راه حل باشد. همانطور که یک تحقیق بلومبرگ بیزینس ویک در سال گذشته نشان داد، ابزارهای تشخیص متن تولید شده توسط هوش مصنوعی هنوز ناقص هستند: همزمان به راحتی قابل فرار و مستعد مثبت کاذب هستند. اما با سخت‌گیری بیشتر مدارس، بازار باید بالغ شود، نرم‌افزار بهبود یابد و وسوسه تقلب کاهش یابد. در حال حاضر، دانشجویان به ضبط صفحه نمایش و روش‌های دیگر برای اثبات انجام کار متوسل می‌شوند؛ اگر این کار مرسوم شود، چه بهتر.

دانشجویان همیشه تقلب کرده‌اند و همیشه تقلب خواهند کرد. نکته این است که این کار را سخت‌تر کنیم، عواقبی را اعمال کنیم و - از همه مهم‌تر - شروع به شکل‌دهی هنجارها در دانشگاه برای یک دوره جدید و بسیار عجیب کنیم. آینده دانشگاه ممکن است به آن بستگی داشته باشد.

 

وال استریت ژورنال: هواوی چین با تراشه‌های هوش مصنوعی جدید خود با انویدیا رقابت خواهد کرد

مارک شوفیت

۲۸ آوریل ۲۰۲۵،

شرکت چینی هواوی تکنولوژی در حال آماده شدن برای آزمایش یک پردازنده قدرتمند هوش مصنوعی جدید است که امیدوار است تا حدی جایگزین تجهیزات انویدیا شود. وال استریت ژورنال در این باره گزارش داد.

این روزنامه در تاریخ ۲۷ام گزارش داد که اقدام هواوی، مستقر در شنژن، نشان‌دهنده‌ی مقاومت صنعت نیمه‌هادی چین در بحبوحه‌ی تلاش‌های دولت ترامپ برای مهار آن است.

این روزنامه به نقل از افراد آگاه گزارش داد که هواوی به دنبال همکاری با شرکت‌های چینی برای تأیید عملی بودن تراشه جدیدی به نام «Ascend 910D » است.

وال استریت ژورنال گزارش داد که توسعه هنوز در مراحل اولیه است و برای ارزیابی عملکرد و آماده‌سازی آن برای ارسال به مشتریان، به مجموعه‌ای از آزمایش‌ها نیاز است.

 

فروش ۴۳ بندر در پاناما توسط خانواده لی کا-شینگ تحت بررسی دقیق دولت چین!

دولت ۲۲.۸ میلیارد تراکنش حساس را مسدود کرد

لیون فاینانس

2025-04-01 20:48 ژجیانگ

در ۲۸ مارس ۲۰۲۵، بیانیه اداره دولتی تنظیم بازارچین مانندیک بمب در اعماق زمین بود که مستقیماً جامعه تجاری را منفجر کرد. گروه چئونگ کونگ هاچینسون، متعلق به خانواده لی کا-شینگ، در واقع قصد دارد ۴۳ بندر در پاناما را به صورت یکجا به کنسرسیوم آمریکایی بلک راک به قیمت ۲۲.۸ میلیارد دلار آمریکا بفروشد. این بنادر نه تنها دو گره اصلی کانال پاناما - بندر بالبوآ و بندر کریستوبال - را در بر می‌گیرند، بلکه کانال‌های حمل و نقل کلیدی برای تجارت چین با ایالات متحده نیز هستند.

آنچه حتی تکان دهنده تر است این است که ارتش آمریکا پشت این معامله است. بگذارید بپرسم، آیا چین می‌تواند فقط بنشیند و تماشا کند که این دارایی‌های استراتژیک به سرمایه آمریکایی سرازیر ‌شوند؟

داستان با دارایی‌های بندری گروه هاچینسون وامپو آغاز می‌شود. برای دهه‌ها، اداره بنادر در سراسر جهان، به ویژه در اطراف کانال پاناما، بخش مهمی از تجارت این شرکت متعلق به هنگ کنگ بوده است. کانال پاناما به عنوان یکی از مهمترین کانال‌های کشتیرانی جهان، سالانه ده‌ها هزار کشتی باری از آن عبور می‌کند که کشتی‌های باری چینی بخش قابل توجهی از آن را تشکیل می‌دهند.

می توان گفت که این کانال، شاهرگ حیاتی تجارت چین با آمریکا را کنترل می کند.

حدود ۱۰ سال پیش، یک شرکت دولتی چینی تلاش کرد ۴۰ درصد از سهام بندر گروه چئونگ کونگ را با پیشنهادی به ارزش ۱۵۰ میلیارد دلار هنگ کنگ به دست آورد، اما طرف مقابل این پیشنهاد را رد کرد. حالا، گروه چئونگ کونگ ناگهان اعلام کرد که ۸۰٪ سهام خود را به سرمایه آمریکایی خواهد فروخت و قیمت فروش آن ۱۷۷.۱ میلیارد دلار هنگ کنگ بود. این قیمت نه تنها گیج کننده است، بلکه باعث عصبانیت نیز می شود.

سیستم هوشمند اعزام محموله این بندر می‌تواند مدل کشتی‌های باری، نوع محموله‌ای که حمل می‌کنند و حتی مسیر حمل و نقل تجهیزات نظامی را درک کند. زمانی که این داده‌ها به دست سرمایه آمریکایی بیفتد، کشتی‌های باری چینی هیچ رازی در اقیانوس آرام نخواهند داشت.

قرار بود این معامله در ابتدا در تاریخ ۲ آوریل ۲۰۲۵ امضا شود، اما تحت فشار بازنگری اداره دولتی تنظیم بازار، گروه چئونگ کونگ مجبور شد تعلیق برنامه امضا را اعلام کند. جان لی، رئیس اجرایی هنگ کنگ، سه بار تأکید کرد که «معاملات باید مطابق با قانون باشند» و وزارت امور خارجه چین نیز به وضوح مخالفت خود را با اجبار اقتصادی ابراز کرد. در این مرحله، بازی بین سرمایه و منافع ملی کاملاً تشدید شده است.

موضوع مقاله با استفاده از ساختار زنجیره‌ای علت و معلولی نوشته شده است.

۱. علت پنهان فروش بندر: چرا «سرمایه آمریکایی در اولویت قرار دارد»؟گیج‌کننده‌ترین نکته در مورد این معامله، قیمت آن است. یک شرکت دولتی چینی زمانی می‌خواست ۴۰٪ از سهام آن را به قیمت ۱۵۰ میلیارد دلار هنگ کنگ خریداری کند، اما گروه چئونگ کونگ آن را رد کرد.

 

و اکنون، ۸۰٪ سهام با «قیمت تخفیف» ۱۷۷.۱ میلیارد دلار هنگ کنگ به گروه آمریکایی بلک راک منتقل شده است. هدف از این طرح «یکی بخر، یکی رایگان» چیست؟

پیامد مستقیم این است که داده‌های کشتی‌های باری چینی ممکن است توسط سرمایه آمریکایی کنترل شود. سیستم هوشمند اعزام بندری کانال پاناما نه تنها می‌تواند اطلاعات اولیه کشتی‌های باری را ثبت کند، بلکه می‌تواند پویایی حمل و نقل تجهیزات نظامی را نیز ردیابی کند. اگر این داده‌ها به سمت صندوق‌هایی با پیشینه نظامی آمریکایی سرازیر شود، امنیت دریایی چین به طور جدی تهدید خواهد شد.

فقط تصور کنید، ۶۰ درصد تجارت چین با ایالات متحده به کانال پاناما متکی است. اگر این داده‌ها توسط ایالات متحده مورد استفاده قرار گیرد، عواقب آن فاجعه‌بار خواهد بود.

واکنش زنجیره‌ای این است که دولت باید اقدام کند. بررسی ضد انحصار اداره دولتی تنظیم بازار، درست به هدف می‌زند و نه تنها بر مسائل انحصار بازار، بلکه بر احتمال از دست دادن دارایی‌های استراتژیک نیز تمرکز دارد. این معامله نه تنها یک اقدام تجاری است، بلکه یک مسئله امنیت ملی نیز محسوب می‌شود.

۲. حفاظت از منافع ملی کشورچین

به نظر می‌رسد بررسی انجام شده توسط اداره تنظیم بازار چین (USAID ) تنها معامله بین گروه چئونگ کونگ و کنسرسیوم بلک راک را هدف قرار داده است، اما در واقع، این بررسی تأکید چین بر حاکمیت داده‌ها را بیشتر برجسته می‌کند. کنسرسیوم بلک راک پیشینه نظامی در ایالات متحده دارد که این معامله را به ویژه حساس می‌کند. بنادر اطراف کانال پاناما نه تنها گره‌های مهم جهانی شدن هستند، بلکه حلقه‌های کلیدی در استراتژی «کمربند و جاده» چین نیز محسوب می‌شوند.

پیامد مستقیم این بود که معاملات بندری به حالت تعلیق درآمد. گروه چئونگ کونگ در ابتدا قصد داشت این قرارداد را در تاریخ ۲ آوریل امضا کند، اما به دلیل فشار ناشی از بررسی‌های انجام شده، مجبور به تعلیق آن شد. این یعنی بررسی ملی یک «فرآیند تشریفاتی» نیست، بلکه یک دیوار آتش واقعی برای حفاظت از حاکمیت داده‌ها است.

واکنش زنجیره‌ای این بود که شرکت‌های دولتی فوراً شروع به آماده‌سازی برای تصرف بندر کردند. گزارش‌ها حاکی از آن است که شرکت‌های دولتی چین ممکن است برای اطمینان از عدم آسیب به منافع استراتژیک کشور، پیشنهاد جدیدی برای خرید این دارایی‌های بندری ارائه دهند. این نه تنها محافظت از بندر، بلکه دفاع از منافع چین در جهانی شدن نیز هست.

۳. بازی بین سرمایه و منافع ملی: چه کسی برنده و چه کسی بازنده است؟

پشت این معامله، مبارزه‌ای بین سودجویی سرمایه و خطوط قرمز ملی وجود دارد. گروه چئونگ کونگ ادعا کرد که این یک «عمل صرفاً تجاری» بوده است، اما مشخص شد که رفتار تجاری نمی‌تواند امنیت ملی را نادیده بگیرد.

 

اهمیت استراتژیک کانال پاناما کاملاً مشهود است. اگر این بندر متعلق به سرمایه آمریکایی باشد، کشتی‌های باری چینی کاملاً در اقیانوس آرام در معرض دید قرار خواهند گرفت.

پیامد مستقیم آن تشدید آشفتگی دیپلماتیک است. وزارت امور خارجه چین به صراحت اعلام کرده است که با اجبار اقتصادی مخالف است و تأکید کرده است که هیچ توافقی نباید به منافع ملی آسیب برساند. این نه تنها هشداری به گروه چئونگ کونگ است، بلکه اعلامیه‌ای به سرمایه جهانی نیز هست: منافع ملی بالاتر از هر چیز دیگری است.

واکنش زنجیره‌ای این است که جامعه تجاری جهانی شروع به توجه به نگرش چین کرده است. اقدامات خانواده لی کا-شینگ مردم را به فکر عواقب کوته‌بینی سرمایه می‌اندازد. برخی افراد حتی این سوال را مطرح می‌کنند که آیا تاجران واقعاً می‌توانند بدون سرزمین مادری زندگی کنند؟

لیانگ ژنیینگ، نایب رئیس کمیته ملی کنفرانس مشورتی سیاسی خلق چین، چیزی گفت که باعث شد مردم متوجه شوند که «تاجران سرزمین مادری ندارند؟ پس چرا ایالات متحده هواوی را سرکوب و از کوالکام حمایت کرد؟»

۴. آینه جادویی جهانی شدن: در حالت ایستاده توسعه پیدا کنید یا در حالت زانو زده پول دربیاورید؟

این توافق، تناقضات بسیاری را در جهانی شدن آشکار می‌کند. ترامپ زمانی علناً اعلام کرد که «ایالات متحده کانال پاناما را پس گرفته است»، در حالی که رئیس جمهور پاناما با عصبانیت اعلام کرد که «کانال، هدیه‌ای برای سوپرمارکت‌ها نیست».

این ذهنیت استعماری آشکارا هنوز از ذهن برخی از سرمایه‌داران محو نشده است.

نتیجه مستقیم این است که اثر بازدارندگی مکانیسم سانسور ملی افزایش یافته است. بررسی توسط اداره دولتی تنظیم بازار نه تنها این معامله را هدف قرار داده، بلکه هشداری به سرمایه جهانی نیز هست: هر معامله‌ای که شامل امنیت ملی باشد باید بررسی شود.

واکنش زنجیره‌ای این است که استراتژی جهانی‌سازی چین شفاف‌تر شده است. این توافق باعث شده است که چین در مورد چگونگی دفاع از منافع خود در صفحه شطرنج جهانی شدن تجدید نظر کند. تعادل بین امنیت ملی و جریان سرمایه، کلید توسعه آینده است.

آخرین کلمات

از بررسی‌های اداره دولتی تنظیم بازار گرفته تا تصاحب احتمالی بندر توسط شرکت‌های دولتی، این معامله ۲۲.۸ میلیارد دلاری بار دیگر به ما یادآوری می‌کند که سرمایه می‌تواند از مرزها عبور کند اما هرگز نمی‌تواند از خط قرمز امنیت ملی فراتر رود. برخی می‌گویند که دنبال کردن سود برای تاجران قابل درک است، اما وقتی منافع با امنیت ملی در تضاد باشد، انتخاب‌های شخصی دیگر فقط مسائل تجاری نیستند، بلکه به مسئولیت ملی مربوط می‌شوند. سرمایه می‌تواند آزادانه حرکت کند، اما منافع ملی همیشه در اولویت است.