فروش ۴۳ بندر در پاناما توسط خانواده لی کا-شینگ تحت بررسی دقیق دولت چین!
دولت ۲۲.۸ میلیارد تراکنش حساس را مسدود کرد
لیون فاینانس
2025-04-01 20:48 ژجیانگ
در ۲۸ مارس ۲۰۲۵، بیانیه اداره دولتی تنظیم بازارچین مانندیک بمب در اعماق زمین بود که مستقیماً جامعه تجاری را منفجر کرد. گروه چئونگ کونگ هاچینسون، متعلق به خانواده لی کا-شینگ، در واقع قصد دارد ۴۳ بندر در پاناما را به صورت یکجا به کنسرسیوم آمریکایی بلک راک به قیمت ۲۲.۸ میلیارد دلار آمریکا بفروشد. این بنادر نه تنها دو گره اصلی کانال پاناما - بندر بالبوآ و بندر کریستوبال - را در بر میگیرند، بلکه کانالهای حمل و نقل کلیدی برای تجارت چین با ایالات متحده نیز هستند.
آنچه حتی تکان دهنده تر است این است که ارتش آمریکا پشت این معامله است. بگذارید بپرسم، آیا چین میتواند فقط بنشیند و تماشا کند که این داراییهای استراتژیک به سرمایه آمریکایی سرازیر شوند؟
داستان با داراییهای بندری گروه هاچینسون وامپو آغاز میشود. برای دههها، اداره بنادر در سراسر جهان، به ویژه در اطراف کانال پاناما، بخش مهمی از تجارت این شرکت متعلق به هنگ کنگ بوده است. کانال پاناما به عنوان یکی از مهمترین کانالهای کشتیرانی جهان، سالانه دهها هزار کشتی باری از آن عبور میکند که کشتیهای باری چینی بخش قابل توجهی از آن را تشکیل میدهند.
می توان گفت که این کانال، شاهرگ حیاتی تجارت چین با آمریکا را کنترل می کند.
حدود ۱۰ سال پیش، یک شرکت دولتی چینی تلاش کرد ۴۰ درصد از سهام بندر گروه چئونگ کونگ را با پیشنهادی به ارزش ۱۵۰ میلیارد دلار هنگ کنگ به دست آورد، اما طرف مقابل این پیشنهاد را رد کرد. حالا، گروه چئونگ کونگ ناگهان اعلام کرد که ۸۰٪ سهام خود را به سرمایه آمریکایی خواهد فروخت و قیمت فروش آن ۱۷۷.۱ میلیارد دلار هنگ کنگ بود. این قیمت نه تنها گیج کننده است، بلکه باعث عصبانیت نیز می شود.
سیستم هوشمند اعزام محموله این بندر میتواند مدل کشتیهای باری، نوع محمولهای که حمل میکنند و حتی مسیر حمل و نقل تجهیزات نظامی را درک کند. زمانی که این دادهها به دست سرمایه آمریکایی بیفتد، کشتیهای باری چینی هیچ رازی در اقیانوس آرام نخواهند داشت.
قرار بود این معامله در ابتدا در تاریخ ۲ آوریل ۲۰۲۵ امضا شود، اما تحت فشار بازنگری اداره دولتی تنظیم بازار، گروه چئونگ کونگ مجبور شد تعلیق برنامه امضا را اعلام کند. جان لی، رئیس اجرایی هنگ کنگ، سه بار تأکید کرد که «معاملات باید مطابق با قانون باشند» و وزارت امور خارجه چین نیز به وضوح مخالفت خود را با اجبار اقتصادی ابراز کرد. در این مرحله، بازی بین سرمایه و منافع ملی کاملاً تشدید شده است.
موضوع مقاله با استفاده از ساختار زنجیرهای علت و معلولی نوشته شده است.
۱. علت پنهان فروش بندر: چرا «سرمایه آمریکایی در اولویت قرار دارد»؟گیجکنندهترین نکته در مورد این معامله، قیمت آن است. یک شرکت دولتی چینی زمانی میخواست ۴۰٪ از سهام آن را به قیمت ۱۵۰ میلیارد دلار هنگ کنگ خریداری کند، اما گروه چئونگ کونگ آن را رد کرد.
و اکنون، ۸۰٪ سهام با «قیمت تخفیف» ۱۷۷.۱ میلیارد دلار هنگ کنگ به گروه آمریکایی بلک راک منتقل شده است. هدف از این طرح «یکی بخر، یکی رایگان» چیست؟
پیامد مستقیم این است که دادههای کشتیهای باری چینی ممکن است توسط سرمایه آمریکایی کنترل شود. سیستم هوشمند اعزام بندری کانال پاناما نه تنها میتواند اطلاعات اولیه کشتیهای باری را ثبت کند، بلکه میتواند پویایی حمل و نقل تجهیزات نظامی را نیز ردیابی کند. اگر این دادهها به سمت صندوقهایی با پیشینه نظامی آمریکایی سرازیر شود، امنیت دریایی چین به طور جدی تهدید خواهد شد.
فقط تصور کنید، ۶۰ درصد تجارت چین با ایالات متحده به کانال پاناما متکی است. اگر این دادهها توسط ایالات متحده مورد استفاده قرار گیرد، عواقب آن فاجعهبار خواهد بود.
واکنش زنجیرهای این است که دولت باید اقدام کند. بررسی ضد انحصار اداره دولتی تنظیم بازار، درست به هدف میزند و نه تنها بر مسائل انحصار بازار، بلکه بر احتمال از دست دادن داراییهای استراتژیک نیز تمرکز دارد. این معامله نه تنها یک اقدام تجاری است، بلکه یک مسئله امنیت ملی نیز محسوب میشود.
۲. حفاظت از منافع ملی کشورچین
به نظر میرسد بررسی انجام شده توسط اداره تنظیم بازار چین (USAID ) تنها معامله بین گروه چئونگ کونگ و کنسرسیوم بلک راک را هدف قرار داده است، اما در واقع، این بررسی تأکید چین بر حاکمیت دادهها را بیشتر برجسته میکند. کنسرسیوم بلک راک پیشینه نظامی در ایالات متحده دارد که این معامله را به ویژه حساس میکند. بنادر اطراف کانال پاناما نه تنها گرههای مهم جهانی شدن هستند، بلکه حلقههای کلیدی در استراتژی «کمربند و جاده» چین نیز محسوب میشوند.
پیامد مستقیم این بود که معاملات بندری به حالت تعلیق درآمد. گروه چئونگ کونگ در ابتدا قصد داشت این قرارداد را در تاریخ ۲ آوریل امضا کند، اما به دلیل فشار ناشی از بررسیهای انجام شده، مجبور به تعلیق آن شد. این یعنی بررسی ملی یک «فرآیند تشریفاتی» نیست، بلکه یک دیوار آتش واقعی برای حفاظت از حاکمیت دادهها است.
واکنش زنجیرهای این بود که شرکتهای دولتی فوراً شروع به آمادهسازی برای تصرف بندر کردند. گزارشها حاکی از آن است که شرکتهای دولتی چین ممکن است برای اطمینان از عدم آسیب به منافع استراتژیک کشور، پیشنهاد جدیدی برای خرید این داراییهای بندری ارائه دهند. این نه تنها محافظت از بندر، بلکه دفاع از منافع چین در جهانی شدن نیز هست.
۳. بازی بین سرمایه و منافع ملی: چه کسی برنده و چه کسی بازنده است؟
پشت این معامله، مبارزهای بین سودجویی سرمایه و خطوط قرمز ملی وجود دارد. گروه چئونگ کونگ ادعا کرد که این یک «عمل صرفاً تجاری» بوده است، اما مشخص شد که رفتار تجاری نمیتواند امنیت ملی را نادیده بگیرد.
اهمیت استراتژیک کانال پاناما کاملاً مشهود است. اگر این بندر متعلق به سرمایه آمریکایی باشد، کشتیهای باری چینی کاملاً در اقیانوس آرام در معرض دید قرار خواهند گرفت.
پیامد مستقیم آن تشدید آشفتگی دیپلماتیک است. وزارت امور خارجه چین به صراحت اعلام کرده است که با اجبار اقتصادی مخالف است و تأکید کرده است که هیچ توافقی نباید به منافع ملی آسیب برساند. این نه تنها هشداری به گروه چئونگ کونگ است، بلکه اعلامیهای به سرمایه جهانی نیز هست: منافع ملی بالاتر از هر چیز دیگری است.
واکنش زنجیرهای این است که جامعه تجاری جهانی شروع به توجه به نگرش چین کرده است. اقدامات خانواده لی کا-شینگ مردم را به فکر عواقب کوتهبینی سرمایه میاندازد. برخی افراد حتی این سوال را مطرح میکنند که آیا تاجران واقعاً میتوانند بدون سرزمین مادری زندگی کنند؟
لیانگ ژنیینگ، نایب رئیس کمیته ملی کنفرانس مشورتی سیاسی خلق چین، چیزی گفت که باعث شد مردم متوجه شوند که «تاجران سرزمین مادری ندارند؟ پس چرا ایالات متحده هواوی را سرکوب و از کوالکام حمایت کرد؟»
۴. آینه جادویی جهانی شدن: در حالت ایستاده توسعه پیدا کنید یا در حالت زانو زده پول دربیاورید؟
این توافق، تناقضات بسیاری را در جهانی شدن آشکار میکند. ترامپ زمانی علناً اعلام کرد که «ایالات متحده کانال پاناما را پس گرفته است»، در حالی که رئیس جمهور پاناما با عصبانیت اعلام کرد که «کانال، هدیهای برای سوپرمارکتها نیست».
این ذهنیت استعماری آشکارا هنوز از ذهن برخی از سرمایهداران محو نشده است.
نتیجه مستقیم این است که اثر بازدارندگی مکانیسم سانسور ملی افزایش یافته است. بررسی توسط اداره دولتی تنظیم بازار نه تنها این معامله را هدف قرار داده، بلکه هشداری به سرمایه جهانی نیز هست: هر معاملهای که شامل امنیت ملی باشد باید بررسی شود.
واکنش زنجیرهای این است که استراتژی جهانیسازی چین شفافتر شده است. این توافق باعث شده است که چین در مورد چگونگی دفاع از منافع خود در صفحه شطرنج جهانی شدن تجدید نظر کند. تعادل بین امنیت ملی و جریان سرمایه، کلید توسعه آینده است.
آخرین کلمات
از بررسیهای اداره دولتی تنظیم بازار گرفته تا تصاحب احتمالی بندر توسط شرکتهای دولتی، این معامله ۲۲.۸ میلیارد دلاری بار دیگر به ما یادآوری میکند که سرمایه میتواند از مرزها عبور کند اما هرگز نمیتواند از خط قرمز امنیت ملی فراتر رود. برخی میگویند که دنبال کردن سود برای تاجران قابل درک است، اما وقتی منافع با امنیت ملی در تضاد باشد، انتخابهای شخصی دیگر فقط مسائل تجاری نیستند، بلکه به مسئولیت ملی مربوط میشوند. سرمایه میتواند آزادانه حرکت کند، اما منافع ملی همیشه در اولویت است.